دلار آمریکا نهتنها پول ملی ایالات متحده، بلکه قدرتمندترین ارز جهان در مبادلات مالی بینالمللی محسوب میشود. از قیمت نفت تا ارزش طلا، و از تجارت بینالمللی تا بازارهای رمزارز، تقریباً همه چیز با دلار اندازهگیری یا مقایسه میشود. اما این جایگاه مطلق از کجا آمده و چرا سایر ارزها نتوانستهاند جایگزین آن شوند؟
در این مقالهی کویرنیوز، تاریخچهی سلطهی دلار، نقش آن در اقتصاد جهانی، تأثیرات سیاسی و مالی، و تلاشهای کشورها برای کاهش وابستگی به آن بررسی میشود.
پس از پایان جنگ جهانی دوم، معاهدهی معروف برتون وودز در سال ۱۹۴۴، دلار را به محور نظام مالی جهان تبدیل کرد. بر اساس این توافق، ارزش بیشتر ارزهای دنیا نسبت به دلار آمریکا تعیین میشد، و خود دلار نیز بر پایهی طلا ارزشگذاری شده بود. از آن زمان، آمریکا توانست با کنترل ذخایر طلای جهانی و قدرت اقتصادی خود، اعتماد عمومی جهانی را به ارز خود جلب کند.
با گذشت زمان و لغو پشتوانهی طلا در دههی ۱۹۷۰، دلار نهتنها جایگاه خود را حفظ کرد بلکه به نماد قدرت اقتصادی و سیاسی جهان تبدیل شد. موسسات بینالمللی مانند بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول نیز از دلار بهعنوان معیار اصلی مبادلات و ذخایر استفاده میکنند.
این توافق تاریخی کشورهای صنعتی را متعهد کرد تا نرخ برابری پول خود را بر اساس دلار تنظیم کنند. عملاً این تصمیم باعث شد دلار به زبان مشترک اقتصاد جهانی بدل شود. آمریکا با دارا بودن بیشترین منابع طلا و زیرساختهای مالی، توانست پشتوانهی اعتماد دیگر کشورها باشد، و از دههی ۵۰ میلادی به بعد، معاملات نفت، کالا و خدمات بر پایه دلار انجام شد.
یکی از مهمترین دلایل سلطه دلار، نقش آن در بازارهای کالایی بینالمللی است. از دهههای گذشته، قیمت نفت طبق توافقات میان آمریکا و کشورهای صادرکننده، به دلار تعیین شده است. این موضوع باعث شد دلار به واسطهای ثابت برای محاسبهی ارزش انرژی در جهان تبدیل شود. حتی معاملات طلا، گندم، فولاد و سایر کالاهای پایه نیز بهصورت دلاری انجام میشوند تا از نوسانات کاهشیافته بهرهمند شوند.
در واقع، شرکتها و دولتها با استفاده از دلار میتوانند ریسک ارزی را کاهش دهند و ثبات نسبی در قیمتها ایجاد کنند.
اصطلاح پترو دلار به درآمدهای حاصل از فروش نفت به دلار اشاره دارد. این سیستم از دههی ۱۹۷۰ بین آمریکا و عربستان سعودی شکل گرفت و موجب شد همه کشورها برای خرید انرژی، به ذخایر دلاری نیاز داشته باشند. در نتیجه، تقاضا برای دلار بهطور طبیعی افزایش یافت و موقعیت آن در اقتصاد جهانی تثبیت شد.
قدرت اقتصادی آمریکا پشتوانهی اصلی ارزش دلار است. آمریکا با داشتن بزرگترین تولید ناخالص داخلی دنیا، کنترل مستقیم یا غیرمستقیم بسیاری از نهادهای مالی جهانی را در دست دارد. شرکتهای بینالمللی برای عقد قراردادها، پرداخت بدهیها و سرمایهگذاری از دلار استفاده میکنند.
علاوه بر قدرت اقتصادی، بعد سیاسی نیز در سلطه دلار نقش مهمی دارد. ابزارهایی مانند تحریمهای مالی و کنترل تراکنشهای دلاری به آمریکا اجازه داده تا بر جریان پول جهانی اثرگذار باشد.
وقتی کشوری به سیستم مالی دلاری دسترسی نداشته باشد، نمیتواند به راحتی در تجارت بینالمللی مشارکت کند. نمونهی واضح آن ایران، روسیه و ونزوئلا هستند. این وضعیت باعث شده بسیاری از کشورها به دنبال راههای جایگزین مانند استفاده از یوآن چین یا یورو باشند، اما هنوز هیچ ارز دیگری نتوانسته شبکه گسترده و اعتماد جهانی معادل دلار را ایجاد کند.
در سالهای اخیر، کشورهایی همچون چین، روسیه و اروپا تلاش کردهاند وابستگی اقتصاد جهانی به دلار را کاهش دهند. برنامههایی مانند ارز دیجیتال بانک مرکزی (CBDC) و معاملات غیر دلاری در انرژی نمونههایی از این حرکت هستند. با این حال، ضعف در اعتماد بینالمللی، محدودیت در زیرساختهای بانکی، و نبود استاندارد واحد، مانع موفقیت کامل این تلاشها شده است.
حتی در حوزه رمزارزها که بسیاری امیدوار بودند جایگزینی برای دلار باشد، نوسانات شدید و نبود نظارت یکپارچه، نتوانسته سلطه دلار را کاهش دهد.
هرچند اقتصاد جهانی در مسیر چندقطبیشدن حرکت میکند، اما نقش دلار همچنان بیرقیب باقی مانده است. ممکن است در دهههای آینده بخشی از معاملات بینالمللی به یوآن، یورو یا واحدهای دیجیتال منتقل شود، اما دلار همچنان واحد پایهی تبدیل باقی میماند. تا زمانی که اقتصاد آمریکا از نظر تولید، فناوری و نفوذ سیاسی موقعیت فعلی را دارد، هیچ ارزی نمیتواند جایگزین کامل آن شود.
بیشتر بدانید: راهنمای کامل ثبت نام یارانه و نحوه پیگیری وضعیت
تمام حقوق برای پایگاه خبری کویر نیوز محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
کویرنیوز