آیا گازرسانی گسترده به خانه‌های ایرانی، سیاست درستی بود؟

آیا گازرسانی گسترده به خانه‌های ایرانی، سیاست درستی بود؟

ایران امروز به عنوان یکی از معدود کشورهایی مطرح است که تقریبا ۹۸ درصد از خانوارهای شهری و روستایی خود را به شبکه سراسری گاز متصل کرده است؛ شاخصی که این کشور را در صدر جدول پوشش گاز در سطح جهان قرار می‌دهد. این پروژه بزرگ که در چند دهه اخیر با سرمایه‌گذاری هنگفت رقم خورد، با هدف ارتقا کیفیت زندگی، گسترش عدالت انرژی، و دسترسی یکسان به سوخت اجرا شد و بنیادهای زندگی روزمره را در سراسر کشور دگرگون کرد.

به واسطه گسترش گازرسانی، اکنون بیش از ۲۵ میلیون خانوار ایرانی از انرژی پاک‌تر و ارزان‌تر بهره‌مندند. مجموع این پروژه با برپا کردن بالغ بر ۳۷۰ هزار کیلومتر خط لوله و هزینه‌ای بیش از ۶۰ میلیارد دلار، نه‌تنها تحول زیرساختی مهمی به شمار می‌آید، بلکه تغییرات بنیادی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به‌دنبال داشته است.

کسب اطلاعات بیشتر: چشم‌انداز تازه برای بازار طلا؛ سیگنال‌های جهانی و تحلیل روند قیمت‌ها

آثار اجتماعی و فرهنگی فراگیری گاز طبیعی

دسترسی همه‌جانبه به گاز خانگی باعث شد خانوارها هزینه کمتری برای گرمایش و پخت‌وپز بپردازند. برای مثال، بنا به آمار جهانی، هزینه گرمایش با گاز طبیعی در ایران به طور متوسط یک‌پنجم سوخت‌های جایگزین است؛ مزیتی حیاتی به‌ویژه برای خانواده‌های کم‌درآمد که ۴۰ درصد جامعه را تشکیل می‌دهند.

در بعد اجتماعی، اتصال خانه‌ها، خصوصا در مناطق روستایی، باعث شد مهاجرت به شهرها کاهش یابد؛ چرا که سطح رفاه در این نواحی افزایش یافته است. بسیاری از پژوهش‌ها و نظرسنجی‌ها نشان می‌دهند که بخش عمده‌ای از مردم، ورود گاز به خانه‌هایشان را عامل اصلی بهبود استانداردهای زندگی می‌دانند. همچنین، فرهنگ عمومی نسبت به مصرف انرژی پاک‌تر تحول یافته و استفاده از چوب و سوخت‌های سنتی تا حد زیادی کنار گذاشته شده که به نفع محیط زیست و جنگل‌هاست.

در همین حال، یارانه گسترده انرژی و نرخ پایین گاز مصرفی باعث افزایش میزان مصرف و کاهش میل به صرفه‌جویی شده است. حتی برخی از دستگاه‌های گرمایشی غیر استاندارد به صورت گسترده مورد استفاده قرار گرفتند که به تبع آن، آمار حوادث و انفجارها رشد داشته است.

از سوی دیگر، تغییر شیوه زندگی زنان، که پیش‌تر ساعت‌ها وقت خود را صرف جمع‌آوری سوخت می‌کردند، یکی از پیامدهای مثبت این سیاست بود؛ آمارها نشان می‌دهد ثبت‌نام دختران روستایی در مدارس پس از ورود گاز به روستاها به طور مشهودی افزایش داشته است. همچنین فرصت برای مشارکت در فعالیت‌های اجتماعی و فرهنگی برای خانواده‌ها بیش‌تر شده است.

اما به رغم همه مزایا، وابستگی شدید به گاز در زمستان‌های سرد یا زمان بحران باعث آسیب‌پذیری شد. قطعی‌های سراسری در برخی سال‌ها یا کاهش عرضه در فصول پیک مصرف، چالش‌هایی جدی را نمایان ساخته است. همچنین، بروز حوادث متعدد گازی هر سال، به لحاظ اجتماعی موجب نگرانی عمومی شده و اعتماد به ایمنی زیرساخت‌ها را خدشه‌دار کرده است.

بررسی انتقادات استراتژیک به گازکشی سراسری

با وجود نکات مثبت فراوان، برنامه‌ریزی برای تعمیم شبکه گاز به نزدیک صد درصد خانه‌ها، از سوی برخی کارشناسان به عنوان اشتباه راهبردی تلقی می‌شود؛ چرا که بسیاری از کشورهای پیشرفته به جای انتقال گاز طبیعی به درون منازل، آن را به نیروگاه‌ها ارسال و پس از تولید برق، انرژی مورد نیاز هر خانه را از طریق شبکه برق تأمین می‌کنند. این مدل نه تنها ضریب ایمنی بالاتری دارد، بلکه هزینه‌های نگهداری شبکه و تلفات انرژی را به شدت کاهش می‌دهد.

در ایران، سرمایه‌گذاری میلیاردها دلاری برای گازکشی حتی تا روستاهای دورافتاده باعث شده بخش عمده منابع ملی صرف شبکه‌ توزیع پیچیده و پرهزینه گردد. این همزمان با رشد مصرف داخلی گاز، صادرات و تزریق مجدد به میادین نفتی را محدود کرده و فرصت‌های ارزی و تولیدی را کاهش داده است.

در مقایسه با کشورهایی مانند روسیه، آمریکا و کانادا، که با وجود منابع عظیم، تنها نیمی از خانوارهایشان را به شبکه گاز متصل کرده‌اند و الباقی را با برق یا سایر سوخت‌ها مدیریت می‌کنند، الگویی متفاوت در ایران شکل گرفته است. این تمایز خصوصا در بحث آلودگی هوا، تلفات شبکه و بروز حوادث، آشکارتر می‌شود؛ تا جایی که سالانه چند صد حادثه ناگوار ناشی از گاز ثبت می‌شود.

در کنار هزینه‌های مستقیم، هدررفت سالانه چندین میلیارد متر مکعب گاز (که معادل میلیاردها دلار سرمایه ملی است) و سوزاندن گاز در فلرهای نفتی، بار مالی و زیست‌محیطی فراوانی به کشور تحمیل کرده است. مطابق برآوردها، کل هزینه این پروژه تنها برای توسعه نیروگاه‌های برق می‌توانست به‌کار رود و با شبکه‌ای مدرن از کنتورهای هوشمند، تا درصد بالایی انرژی صرفه‌جویی شود.

آینده انرژی: درس‌هایی از مدل‌های موفق جهان

کشورهای اروپایی مانند آلمان و فرانسه، تمرکز اصلی گاز مصرفی را روی تولید برق گذاشته‌اند تا ایمنی بالا و کاهش حوادث و تلفات را به حداکثر برسانند. بهره‌گیری از تکنولوژی‌های توربین‌های گازی مدرن و توسعه شبکه‌های برق هوشمند، موجب بهبود چشمگیر بهره‌وری شده است.

پژوهش‌های داخلی و خارجی، معتقدند ایران می‌تواند با سرمایه‌گذاری در نیروگاه‌های پیشرفته و ارتقاء شبکه‌های برق، ضمن کاهش هزینه‌های جاری و بهره‌وری بیش‌تر، خود را برای تحولات آینده همچون انرژی‌های تجدیدپذیر و وسایل برقی آماده کند. وابستگی مطلق به گاز خانگی نه تنها نوآوری و پذیرش فناوری‌های نوین را کم‌رنگ می‌کند، بلکه ریسک آسیب‌های زیست‌محیطی و اجتماعی را افزایش داده و فرصت بهره‌مندی از مزایای صادرات انرژی و حرکت به سوی مدل‌های جهانی را محدود خواهد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *