تحلیل: سرویس بینالملل کویرنیوز | بر اساس مقالهای از الجزیره و مجله The Lancet
در حالیکه دیپلماسی جهانی، تحریمهای اقتصادی را «جایگزین انسانی جنگ» مینامد، شواهد پزشکی و اجتماعی ایران حکایت دیگری دارند:
تحریمها، اگرچه بیصدا، به همان اندازه ویرانگرند که بمبها و گلولهها.
مطالعهای از محمدرضا فرزانگان، روث گیبسون و مازیار مرادی که در الجزیره و مجله معتبر The Lancet منتشر شده، نشان میدهد آنچه بهعنوان ابزار «فشار سیاسی» معرفی میشود، در عمل جان و سلامت مردم عادی را هدف گرفته است.
بهظاهر، هدف تحریمها «واداشتن حکومتها به تغییر رفتار» است، اما در واقع توان کشور هدف برای تأمین ابتداییترین خدمات درمانی را از بین میبرند.
شبکههای بانکی قطع میشود، زنجیره تأمین دارو فرو میپاشد و بیمارستانها با کمبود مزمن تجهیزات و دارو روبهرو میشوند.
نتیجه؟
شکل تازهای از جنگ اقتصادی که نه از صدای انفجار، که از فرسایش تدریجی نظام سلامت شناخته میشود.
تحلیل جامع میانکشوری نشان میدهد کشورهایی که در معرض تحریمهای سازمان ملل قرار میگیرند، میانگین ۱٫۲ تا ۱٫۴ سال کاهش امید به زندگی را تجربه میکنند — و زنان بیش از مردان آسیب میبینند.
این ارقام تصادفی نیستند؛ تحریمها مستقیماً امید به زندگی را کم میکنند.
در ایران نیز در سالهای پیش از برجام ۲۰۱۵، نظام سلامت در آستانه فروپاشی قرار گرفت؛ بیمارستانها دارو نداشتند و بیماران صرعی یا سرطانی بهدلیل افزایش ۳۰۰ درصدی قیمت دارو از درمان بازماندند.
اگرچه بر روی کاغذ، تحریمها شامل اجازه برای واردات غذا و دارو هستند، اما در واقعیت این بندها بیشتر جنبه نمادین دارند.
تحریمهای ایران هیچ سازوکار نظارتی برای بررسی این استثنائات نداشتند.
داروهای حیاتی نایاب شدند، بازار سیاه رشد کرد و داروهای تاریخگذشته جان بیماران را گرفتند.
این فجایع، «خطای ناخواسته» نبودند؛ بلکه بخشی پیشبینیشده از رژیمی تحریمی بودند که بدون پاسخگویی اخلاقی یا انسانی پیاده شد.
کمیته تحریمها و هیئت کارشناسان سازمان ملل تنها بر نکات فنی هستهای تمرکز کردند و اثر انسانی تصمیمات خود را نادیده گرفتند.
نه گزارشی از کمبود دارو ارائه شد، نه دادهای از مرگومیر بیماران ثبت گردید.
در نتیجه، هزاران بیمار بیصدا قربانی ناهماهنگی میان اهداف سیاسی و تعهدات انسانی شدند.
فراتر از تحریم رسمی، شرکتها و بانکهای بینالمللی از ترس جریمه یا خشم قدرتها، حتی از مبادلات مجاز پزشکی هم خودداری کردند.
این پدیده بهنام Overcompliance (بیشانطباقی) شناخته میشود و به شکلی خزنده، واردات داروهای قانونی را متوقف میکند.
نتیجهاش، بازار موازی دارو، افزایش قیمتها و ورود کالاهای تقلبی است؛ درست همان اتفاقی که در ایران رخ داد.
بهبیان دیگر، بیشانطباقی مرزی میان قانون و جنایت نمیگذارد — فقط قربانی دارد.
درس ایران روشن است:
هیچ تحریمی نباید بدون نهاد نظارتی مستقل برای حفظ حق سلامت عمومی اجرا شود.
این یعنی:
تحریمها غالباً بهنام حقوق بشر اعمال میشوند، اما اگر منجر به سقوط نظامهای درمانی شوند، دیگر ابزار عدالت نیستند — بلکه ابزار مرگ تدریجیاند.
تحریمها، بدون راهکارهای حفاظتی، همانقدر مرگبارند که جنگ.
در جهانی که سیاست از انسانیت سبقت گرفته، شاید وقت آن رسیده است تا سلامت، دوباره بهعنوان هستهی اصلی اخلاق بینالمللی بازگردد.
اگر تحریمها ادامه مییابند، باید بازنویسی شوند — نه بر اساس منافع قدرتها، بلکه بر مبنای «حق زیستن».
منبع: الجزیره | The Lancet | تحلیل اختصاصی کویرنیوز
تمام حقوق برای پایگاه خبری کویر نیوز محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
کویرنیوز