وقتی آسمان را با حجاب می‌سنجند؛ از گناه مردم تا خشکسالی وجدان

وقتی آسمان را با حجاب می‌سنجند؛ از گناه مردم تا خشکسالی وجدان

در روزهایی که زمین تشنه است و آسمان از باریدن امتناع می‌کند، اظهارات یکی از نمایندگان مجلس دوباره افکار عمومی را به خود مشغول کرده است.

«کامران غضنفری» نماینده تهران در مجلس، در اظهاراتی عجیب، خشکسالی را به «بی‌حجابی» و «عمل نکردن دولت به قانون عفاف و حجاب» نسبت داده و گفته است:

بخشی از این خشکسالی‌ها نتیجه عمل نکردن به قانون حجاب و گسترش گناه در جامعه است.

اما این سخنان واکنشی گسترده برانگیخت، چراکه بسیاری از تحلیل‌گران و حتی چهره‌های مذهبی از چنین ارتباطی میان پدیده‌های طبیعی و رفتارهای اجتماعی سخن نمی‌گویند.


سخنانی در امتداد نگاه‌های قدیمی

اظهارات آقای غضنفری یادآور همان سال‌هایی است که ویدئو، ماهواره و حتی اینترنت به‌عنوان نماد گناه معرفی می‌شد.

در آن دوران نیز برخی مدعی بودند که با اجرای ممنوعیت‌های مذهبی، جامعه به نعمت، برکت و بارش بیشتر خواهد رسید؛ اما تاریخ، خلاف آن را گواهی می‌دهد.

نه «ممنوعیت ویدئو» خرمی آورد و نه «طرح‌های ماهواره‌زدایی» زمین را سبزتر کرد.


پرسش از منطق آسمان و زمین

غضنفری، علت خشکسالی را دوری از دستور حجاب دانست، اما پاسخ نداد که چرا اروپای بی‌حجاب، همیشه سبز و پرباران است و چرا «کشورهای خشک» در کمربند اسلامی مکرر با کم‌آبی روبه‌رویند؟

آیا باران هم بر اساس پوشش مردم نازل می‌شود؟

اگر قرار است هر بی‌حجابی خشکی به‌بار آورد، پس باید در اروپا رگه‌ای از بی‌بارانی باقی نمانده باشد.


وقتی دین را در سطح می‌خوانیم

نقدها اما فراتر از این است. منتقدان می‌گویند ما دین را سطحی تفسیر می‌کنیم و فراموش کرده‌ایم که اسلام پیش از هرچیز بر عدل و عقل تأکید دارد.

عدلی که اگر به‌درستی اجرا شود، شکاف‌های طبقاتی را می‌بندد و فقر را کاهش می‌دهد؛ همان فقری که از نگاه پیامبر، «نزدیک به کفر» است.

اگر خشکسالی گناه بی‌حجابان است، تورم، گرانی و فقر امان‌بر ناشی از گناه چه کسانی است؟

کدام بی‌عدالتی را باید عامل سفره‌های خالی دانست؟


صدای گریه‌ای که شنیده نمی‌شود

پیامبر اسلام روزی نماز خود را کوتاه‌تر خواند تا مادری به گریه نوزادش برسد.

اکنون گریه فرزندان زیر خط فقر، در گوش زمان پیچیده و باز هم پاسخی نیست.

نباید دین را به ابزاری برای سرزنش مردم فروکاست، آن هم مردمی که از گرانی، بیکاری و بی‌ثباتی رنج می‌برند.


ارزش‌ها را در انسانیت بجوییم

در خطبه‌های نهج‌البلاغه آمده است که مبادا «پیرزنی یهودی در سرزمین من گرسنه بخوابد».

این یعنی «عدالت» و «انسانیت» معیار اصلی دینداری است، نه سخت‌گیری در پوشش دیگران.

ارزش واقعی در زنده ماندن امید، شرف و نان مردم است؛ وگرنه فریاد از ارزش‌هایی که در گورستان معنا می‌گیرند، بی‌ثمر است.


عفاف، مفهومی گمشده

عفاف، زیبایی است و ضرورت؛ اما نه در ظواهر تحمیلی.

به‌جای جست‌وجوی عفاف در لباس، باید آن را در نگاه یافت — همان جایی که هند با داشتن یکی از بالاترین نرخ پوشش زنان، در صدر کشورهای دارای مردان چشم‌چران قرار دارد.

حجاب اگر در ذهن و نگاه نروید، در رفتار و لباس نیز ماندنی نیست.


خشکسالی واقعی؛ بی‌بارانی اخلاق

پیش از آنکه خشکسالی را به گناه مردم ربط دهیم، شاید باید نگاهی به خشکسالی وجدان‌ها بیندازیم.

به ریاکاری‌ها، بی‌عدالتی‌ها، و بی‌تدبیری‌هایی که زمین و دل مردم را خشک کرده‌اند.

آقای غضنفری!

پیش از نسبت دادن بی‌بارانی به زنان و مردمان، از خود بپرسیم بارانِ دعای شما – که اهل بندگی‌اید – کجا باریده است؟

در کدام دوران به برکت شما، نعمت روان شد و برکت بالا گرفت؟

اگر خشکسالی کیفر گناه ماست، پس باران رحمت نیز باید ثمر دعای شما باشد؛ اما دریغ از نشانه‌ای از آن باران.


✍️ جمع‌بندی کویرنیوز

در روزگار سختی و خشکسالی، آسمان نیاز به دعای صادق دارد، نه داوری‌های سطحی.

دین، راهی برای درک و اصلاح انسان است، نه ابزاری برای متهم‌کردن او.

باران، شاید از نگاه خدا به زمین می‌بارد؛

اما در نگاه مردم، از صداقت، عدالت و رحمتی می‌جوشد که از زمینیان آغاز می‌شود.


منبع: گفت‌وگوهای مجلس و تحلیل اجتماعی – کویرنیوز

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *