این روزها، تابستان چنگالش را در جان خوزستان دوانده و رمقی برای مردم نگذاشته است. گرچه موج گرما سراسر کشور را آزار میدهد، اما رنج اهالی جنوب جنس دیگری دارد؛ زخمی قدیمی که هر سال تازهتر میشود.
در مردادهایی که هنوز از خاطر مردم پاک نشده، دمای هوای خوزستان گاهی رکوردهای جهانی را جابجا کرد. یک تابستان، خبرگزاریهای جهان از عدد شگفتآور دماسنج اهواز نوشتند: بیش از ۵۳ درجه سانتیگراد – عددی که روزنامههایی مثل واشنگتنپست و ایندیپندنت را هم به تحسین واداشت. اما این گرما را فقط روی کاغذ نمیشود سنجید؛ خوزستان، سالهاست که با نفستنگی گرما، خاک و طعم تلخ ریزگردها زندگی میکند.
اگر شبی را در حوالی امیدیه تا بندر ماهشهر سرک کِشی، زبانههای شعلههای صنعتی در دل تاریکی، مثل هیولاهای آهنی سر برمیآورند و نهتنها آسمان بلکه هوای آن منطقه را هم میسوزانند. دود چاههای نفت و کنار آنها، حجم فلرهایی که گازشان رهسپار آسمان میشود و سهم مردم از درآمد آن فقط دودی است که عاید ریه و محیطشان میشود. سالهاست از این سوختن بیهوده فلرها گفتهاند، این که گازها باید برای توسعه پتروشیمی و صنایع پاییندستی صرف شود، اما همچنان همان تصویر شبانه پابرجاست: سوزاندن سرمایه و زخمیشدن طبیعت.
تابستان امسال هم، مثل همیشه، محدودیت برق و خاموشی و بیآبی به دغدغه جدی مردم تبدیل شده است. زیرساختهای قدیمی، خطوط آب و برق فرسوده و امکانات ناقص درمان، زندگی روزمره را به میدان نبردی طاقتفرسا بدل کردهاند. کشاورزان و دامداران منطقه، سال به سال با دست و دل خالی، در گرمایی مرگبار و خشونت تبخیر بالا و دامهایی که یکی یکی جان میدهند، باقی ماندهاند. حمایتی که باید وجود داشته باشد، در حد وعده و کاغذ باقی مانده. نه بیمهای در کار است، نه کمکی در جبران خسارتها. هشدارهای مسئولان محلی هم یا در بروکراسی رنگ میبازد، یا در هیاهوی کاغذبازیها به فراموشی سپرده میشود.
نمایندگان استان، یکی پس از دیگری در جلسات علنی هشدار میدهند، میگویند دولت و مجلس باید حضور جدیتری داشته باشند؛ حتی درخواست کردهاند لااقل خوزستان در این گرمای نفسگیر مشمول خاموشیهای سراسری نشود. اما دغدغههایشان یا به جایی نمیرسد، یا نیاز به عزمی فراتر از حد معمول دارد؛ برای برداشتن قدمهای بزرگ و جدی، مثل شکلگیری گروه ویژهای برای مدیریت بحران با مرکزیت خوزستان، همکاری وزارت نیرو، جهاد کشاورزی، سازمان برنامه و بودجه و دیگر مراجع ذیربط، ضروری است – کاری که تاکنون به نتیجه نرسیده است.
برخی مسئولان محلی تأکید دارند که مدیریت استان با تمام قوا در میدان است، ولی مگر استاندار بهتنهایی میتواند بار این همه بحران را به دوش بکشد؟
خوزستان، امروز مثل رزمندهای تنها میان دود و آتش ایستاده و در جدال با بیتدبیری و خاموشی و قطعی آب و برق، تاب میآورد. معیشت هزاران خانواده، زیر آفتاب بیامان هر روز کمرنگتر میشود؛ نه کشاورزان امیدی به جبران دارند، نه دامداران و نه دیگر مردم دیار حاصلخیز جنوب.
سرنوشت مردم خوزستان، متأثر از نگاهی است که به این جغرافیا انداخته میشود: گوشهایی که شاید صدای درخواستها و مشکلات زمینگیر آنان را هنوز هم نشنیدهاند. منطقهای که هم از نعمتهای طبیعی ثروتمند است، و هم قربانی بیبرنامگیها. قصه مردم اینجا، قصه تحمل، قصه خواستن و انتظار برای آن روزی است که شاید دیگر مجبور نباشند در گوشه اخبار بنشینند و ببینند زندگیشان در گرمای سوزان و گرد و غبار و خاموشی، آرام آرام آب میشود.
تمام حقوق برای پایگاه خبری کویر نیوز محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
کویرنیوز