در ساختار سازمان ملل متحد، شورای امنیت مهمترین رکن تصمیمگیری درباره صلح و امنیت بینالمللی است. این شورا ۱۵ عضو دارد که ۵ عضو دائمی و ۱۰ عضو غیر دائمی هستند.
پنج عضو دائمی (Permanent Five یا P5) عبارتند از:
اعضای دائمی این شورا یک امتیاز ویژه دارند:
حق وتو (veto power) – یعنی اگر حتی یکی از این پنج کشور با هر تصمیم یا قطعنامهی شورا مخالف باشد و رأی منفی بدهد، عملاً آن تصمیم اجرا نمیشود، حتی اگر ۱۴ عضو دیگر موافق باشند.
وقتی جنگ جهانی دوم به پایان رسید، کشورهای پیروز (متفقین) تصمیم گرفتند مکانیزمی برای جلوگیری از وقوع جنگهای جهانی دیگر و تضمین صلح در سطح جهانی طراحی کنند. اما تجربه شکست «جامعه ملل» در دوره بین جنگهای جهانی نشان داد اگر قدرتهای اصلی پشتوانهی سازمانی نباشند، آن مجموعه کارآمد نخواهد بود.
بنابراین، تصمیم گرفته شد که:
این موضوع در منشور سازمان ملل (ماده ۲۷ منشور) تصریح شد و به آنها قدرت وتو داده شد.
اصل ماجرا این است:
قدرتهای پیروز جنگ میخواستند مطمئن باشند که هیچ قطعنامهای در مسائلی که منافع حیاتی آنها را در خطر میگذارد، تصویب نمیشود. دادن حق وتو بیشتر به معنای تضمین احساس امنیت و امنیت واقعی برای این کشورها بود. اگر این شرط نمیبود، اصلاً حاضر به پیوستن به سازمان ملل نمیشدند و سازمان از همان ابتدا شکست میخورد.
در سال ۱۹۴۵، چین هنوز ابرقدرت اقتصادی و نظامی امروز نبود. با این حال چند دلیل مهم برای این انتخاب وجود داشت:
سهم کلیدی چین در جنگ جهانی دوم:
چین از سالها پیش از حمله آلمان به لهستان، با ژاپن در حال جنگ بود و میلیونها جان از دست داد. به همین دلیل کشورهای پیروز نقش چین را حیاتی و شایسته مشارکت دائم دیدند.
مشروعیت دادن به سازمان ملل در سطح آسیا:
اگر در شورای امنیت فقط کشورهای غربی باشند، سازمان یکجانبه به نظر میرسد و مشروعیت جهانی نخواهد داشت. حضور چین به عنوان نماینده جمعیت عظیم آسیا نوعی توازن بینالمللی ایجاد کرد.
جلوگیری از انحصار شورای امنیت به غرب:
چین در آن زمان نمایندهای از آسیا و جهان خارج از اروپا و آمریکا بود و این حضور، جنبه جهانی ساختار رهبری سازمان ملل را تقویت میکرد.
بعد از جنگ جهانی دوم، کرسی چین در سازمان ملل متعلق به دولتی بود که اکنون تایوان است (حزب کومینتانگ، جمهوری چین).
در سال ۱۹۴۹، انقلاب چین به پیروزی کمونیستها انجامید و دولت جمهوری خلق چین (با مرکزیت پکن) تشکیل شد. اما کرسی در سازمان ملل تا سال ۱۹۷۱ همچنان در اختیار تایوان ماند.
سرانجام، با قطعنامه ۲۷۵۸ مجمع عمومی سازمان ملل، کرسی قانونی چین به جمهوری خلق چین (دولت کنونی مستقر در پکن) منتقل شد؛ تایوان از سازمان ملل کنار گذاشته شد.
چین، مانند دیگر اعضای دائمی، هر زمان که قطعنامه یا تصمیمی را مخالف منافع خود بداند، میتواند به سادگی با استفاده از وتو مسیر اتخاذ آن را سد کند.
در دهههای گذشته چین عمدتاً در موضوعاتی که به تایوان، تبت، هنگکنگ، سیاست «یک چین» یا مسائل امنیتی نزدیک به خود مربوط بوده، از وتو بهره برده است. موضع چین در مورد سایر کشورها گاهی محافظهکارانهتر یا مداخلهگرانهتر نسبت به غرب است، اما همیشه از این امتیاز به عنوان ابزار چانهزنی و تضمین منافع حیاتی خود استفاده میکند.
در سالهای اخیر، برخی کشورها و گروهها موضوع حق وتو را زیر سؤال بردهاند چرا که معتقدند احتکار قدرت توسط پنج کشور شرایط ناعادلانهای به وجود آورده است و گاه جلوی تصمیمات ضروری جهانی، مخصوصاً برای حمایت از غیرنظامیان یا از بین بردن جنگها را گرفته است.
با این حال، تا وقتی ساختار فعلی شورای امنیت و منشور سازمان ملل تغییر نکند، چین یکی از دارندگان حق وتو خواهد بود، چون بدون رضایت او و بقیه اعضای دائمی، هیچ تغییر جدی در این ساختار ممکن نیست.
تمام حقوق برای پایگاه خبری کویر نیوز محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
کویرنیوز