حق وتو یکی از ابزارهای قدرتمند کشورهای عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل است، اما نوع استفاده و رویکرد هر کشور مخصوصاً چین، تفاوتهایی بنیادین با دیگر اعضا دارد. این مقاله بهصورت تحلیلی به تعداد دفعات، نحوه و مواردی که چین از حق وتو بهره برده میپردازد و سعی میکند با نگاهی ساختار یافته موضوع را برای مخاطبان آرپسه روشن کند.
استفاده از حق وتو توسط چین بعد از پیدایش جمهوری خلق چین و عضویت رسمیاش در شورای امنیت از سال ۱۹۷۱ آغاز شد. در سالهای ابتدایی، چین تمایلی به دخالت زیاد در مناقشات جهانی نداشت و کاربرد حق وتوی این کشور بسیار محدود بود. در مقایسه با آمریکا و روسیه، چین تا اوایل دهه ۱۹۹۰ تمرکز خود را بیشتر روی منافع منطقهای قرار داده بود. مقابله با تحمیل تصمیمات یکجانبه و جلوگیری از دخالت بیشتر غرب در امور کشورهای آسیایی و متحدان چین، از مهمترین دلایل چین برای استفاده از وتو بود. اما با افزایش قدرت سیاسی و اقتصادی این کشور، نقشآفرینی چین نیز در فضای بینالملل پررنگتر شد. چین تا سال ۲۰۲۴ حدود ۲۰ بار از حق وتو استفاده کرده است که این رقم، نسبت به روسیه و آمریکا عددی اندک به شمار میآید. این سیاست گزینشی، ریشه در موضع اصولی چین برای عدم مداخله و حمایت از حاکمیت ملی کشورها دارد.
از مهمترین موارد وتوی چین میتوان به بحران سوریه اشاره کرد. چین بارها پیشنویس قطعنامههایی را که در آنها بحث مقابله نظامی یا حتی تحریمهای شدید علیه دولت سوریه مطرح بود رد کرد.
هدف چین جلوگیری از دخالت نظامی مستقیم و پرهیز از تکرار سناریوی لیبی بود. این کشور تاکید داشت هر راهحلی باید بر پایه گفتوگو و احترام به حق حاکمیت صورت گیرد. همچنین چین تلاش داشت نشان دهد مقابل سیاستهای یکجانبهگرایانه آمریکا و متحدانش خواهد ایستاد.
در بسیاری از موارد به ویژه درباره سوریه، وتوی چین در کنار روسیه رخ داد تا جبههای واحد در مقابل غرب شکل گیرد. این موضعگیریهای مشترک پیام روشنی درباره اتحاد استراتژیک این دو قدرت در شورای امنیت داشته است.
چین همیشه تأکید داشته که کلید حل مسائل جهانی در احترام به حق حاکمیت و عدم دخالت خارجی است. در نتیجه، چین معمولا زمانی از وتو استفاده میکند که قطعنامهها را ناقض این اصل بداند.
هرچند چین در ظاهر بر اصول بیطرفی اصرار دارد، منافع راهبردی و اقتصادیاش در هر پرونده مخصوصاً خاورمیانه و آفریقا نیز بر رفتار این کشور تاثیرگذار بوده است. از جمله حفظ ثبات مناطقی که برای انرژی و تجارت چین اهمیت دارد.
در موضوع فلسطین، چین اغلب ترجیح داده با سکوت یا رأی ممتنع خود را بیطرف نشان دهد، اما در چند مورد حساس، به کشورهای عربی نزدیکتر شده و مخالفت خود با برخی قطعنامههای ضد فلسطینی را با وتو یا فشار دیپلماتیک اعلام کرده است.
از آغاز استفاده چین از حق وتو تا ۲۰۲۴، این کشور کمتر از ۲۰ بار به این ابزار متوسل شده است. در مقابل، آمریکا حدود ۸۲ بار، روسیه بیش از ۱۵۲ بار و بریتانیا و فرانسه هرکدام نیز دهها بار از این حق استفاده کردهاند.
سیاست چین بر پایه پرهیز از تقابل و ترجیح رای ممتنع بوده و این موضوع را در قالب دیپلماسی فعال دنبال میکند.
محدود بودن دفعات وتو، برای چین یک مزیت به حساب میآید؛ چین به عنوان کشوری که کمتر وارد منازعات بینالمللی میشود و گزینه وتو را تنها در شرایط کاملاً ضروری استفاده میکند، خود را یک بازیگر مسئول و صلحطلب معرفی کرده است.
در سالهای اخیر، تحرکات جهانی و افزایش تنشها، چین را به بازنگری در سیاستهایش درباره وتو واداشته است. با بزرگتر شدن نقش چین در اقتصاد و سیاست جهان، این کشور تلاش دارد از حق وتو به عنوان ابزار چانهزنی، جذب متحدان و تقابل با سیاستهای غرب بهره گیرد.
اگر در آینده، اختلافات ژئوپلیتیک بیشتر شود، پیشبینی میشود چین نیز از وتو بیشتر برای حفظ منافع استراتژیک خود و همپیمانانش استفاده کند، البته همچنان با حفظ اصل بیطرفی ظاهری و تأکید بر حل مسالمتآمیز مناقشات.
گسترش نفوذ چین هم فرصتها و هم چالشهایی برای کارآمدی شورای امنیت ایجاد میکند. با افزایش نقشآفرینی این کشور، پیشبینی میشود توازن قوا در شورای امنیت بیش از پیش به سمت چندقطبیشدن پیش برود.
تمام حقوق برای پایگاه خبری کویر نیوز محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
کویرنیوز