در پی خروج دولت ترامپ از توافق هستهای ۲۰۱۵ که بهعنوان برجام شناخته میشود، ایران تولید اورانیوم غنیشده را به سطحی رسانده که گفته میشود برای ساخت چندین کلاهک هستهای کافی است. با این حال، با همه پیشینه خصومت میان تهران و واشنگتن، هر دو طرف بارها تمایل مشترک برای رسیدن به توافقی جدید را نشان دادهاند، بهویژه بعد از بازگشت احتمالی ترامپ به ریاست جمهوری. هم ایران و هم دولت ترامپ به دلایلی خواهان توافق تازه هستند؛ ترامپ هم بهدنبال تثبیت موقعیت خود به عنوان معاملهگر است و ایران نیز رفع محدودیتهای اقتصادی و کاهش درگیریهای منطقهای را دنبال میکند.
ترامپ اظهار داشته که میخواهد به سرعت مسئله هستهای را حل کند و دستیابی به توافق را ممکن میداند؛ با این حال، اختلافات مهم و قدیمی همچنان پابرجاست. نگرانی واشنگتن نسبت به پیشبرد برنامه هستهای و حمایت ایران از نیروهای نیابتی یک سوی ماجراست، در آن سو اما ایران هم تردید دارد که آمریکا به تعهدهایش وفادار بماند، خصوصاً با توجه به اینکه ترامپ قبلاً توافق را نقض کرده بود. واقعیت این است که ایران بهسختی میتواند آنقدر امتیاز بدهد که این توافق برای آمریکا ارزشمند باشد بدون آنکه از خط قرمزهای خودش عبور کند.
توافق بالقوهای که در آن سطح غنیسازی اورانیوم محدود شود و ایران تحت نظارت شدیدتر قرار بگیرد، میتواند زمینه احیای منافع برجام را فراهم کند، مشروط به این که هر دو طرف پای برخی امتیازات ناخوشایند بایستند. چنین توافقی در صورت اجرای دقیق، میتواند بخشی از خسارات خروج آمریکا را جبران کند و پایهای برای ثبات آینده منطقه فراهم آورد.
نگاهی به گذشته برجام و اتفاقات بعد از آن روشن میکند علیرغم این توافق، انتقادات زیادی متوجه آن بود. منتقدان اغلب معتقد بودند که شروط برجام برای عقب نگه داشتن ایران از دستیابی به توان هستهای کافی نیست، به همین دلیل ترامپ در سال ۲۰۱۸ این توافق را ترک کرد و ایران نیز از مه ۲۰۱۹ برنامه هستهای خود را گستردهتر کرد. تلاش بایدن برای بازگشت به برجام هم با بیاعتمادی ایران و بنبست سیاسی روبهرو شد.
یکی از اجزای کلیدی در هر توافق، شفافیت و بازرسی بینالمللی سایتهای هستهای ایران است. آمریکا تأکید دارد که رژیم بازرسی باید سختگیرانهتر باشد، بهویژه در زمینه اعلام و بررسی تجهیزات و مواد حساس بر اساس استانداردهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی. حتی با توافق بر سر تعطیلی برخی سایتها، بدون نظارت دقیق، بیم آن وجود دارد که فعالیتها بهطور پنهانی ادامه پیدا کند.
در مورد اصلاح خود برنامه هستهای ایران نیز، بخشی از تغییرات فنی مثل کنار گذاشتن استفاده از پلوتونیوم شاید ساده باشد، اما محدودیتهای سختگیرانهتر در زمینه غنیسازی اورانیوم، برای تهران قابل پذیرش نیست. ایران اشاره دارد که این برنامه را سرمایهای استراتژیک برای خودش و ابزاری در برابر غرب میداند و از آن چشم نمیپوشد، حتی اگر قرار باشد ریسکهایی هم متوجه طرف آمریکایی شود. بنابراین، محتمل است که واشنگتن تنها بر سر غنیسازی محدود موافقت کند و ایران هم به اعمال نوعی محدودیت روی برنامهاش رضایت دهد.
در کنار مباحث هستهای، موضوع تحریمها هم مرکز مذاکرات است. ایران خواهان برداشته شدن تحریمهایی حتی گستردهتر از گذشته است، تا جایی که پیشنهاد شده درجه برداشته شدن تحریمها متناسب با سطح محدودیت غنیسازی اورانیوم تعیین شود. کاهش تحریمها، میتواند اقتصاد ایران را که از محدودیتهای بانکی، زیرساختی، انرژی و تجارت آسیب دیده، احیا کند و فرصتهای جدیدی فراهم آورد؛ گرچه این کار هم برای آمریکا ریسک تقویت نیروهای نیابتی ایران را دارد.
در نهایت، از سال ۲۰۱۸ که ایالات متحده از توافق خارج شد، ایران تا مرز کشوری هستهای پیشرفته حرکت کرده و رویکرد سنتی واشنگتن در قبال مهار این روند دچار چالش جدی شده است. تهدید به اقدام نظامی، گرچه همواره بهعنوان گزینه مطرح بود، اما حمله نظامی میتواند دامنه بحران را به منطقه و فراتر از آن بکشاند. از این رو، تمرکز عملاً بر توافق جدیدی است که ممکن است کامل نباشد اما بتواند مانع وخیمترشدن وضعیت شود و شاید ترامپ، به خاطر شرایط خاص سیاسی داخلی آمریکا، بتواند دست بازتری برای این توافق و برداشتن تحریمها نسبت به بایدن و اوباما داشته باشد.
در مجموع، شرایط به گونهای رقم خورده که اکنون فرصتی غیرمنتظره برای حصول توافق وجود دارد و شاید دولت فعلی آمریکا بتواند، حتی اگر توافق کامل هم نباشد، از همین موقعیت برای کاهش ریسک و ثبات بیشتر بهره ببرد.
تمام حقوق برای پایگاه خبری کویر نیوز محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
کویرنیوز