ورزشگاه آزادی که روزگاری نماد افتخار ملی بود، امروز در میزبانی از مسابقات داخلی و بینالمللی به نمادی از ناکارآمدی مدیریتی تبدیل شده است. هر بار که این استادیوم میزبان یک رویداد مهم است، به جای تحسین، حوادثی رخ میدهد که موجب سرافکندگی ایران در صحنههای بینالمللی میشود؛ رویدادهایی که بهجای افتخارآفرینی، گاه به نمادی از بیبرنامگی و سوءمدیریت بدل شدهاند.
در نخستین روز سال ۱۴۰۴، آن هم در جریان دیدار تیم ملی فوتبال ایران و امارات از مرحله مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۶، ورزشگاه آزادی بار دیگر بهدلیل قطع برق نورافکنهایش خبرساز شد. این اتفاق باعث توقف ۲۹ دقیقهای بازی و طولانی شدن زمان نیمه نخست شد.
مهدی تاج، رئیس فدراسیون فوتبال، بهجای توضیح شفاف درباره دلایل قطع برق، به بهانه بارندگی شدید متوسل شد. او مدعی شد که این مشکل ناشی از خطای انسانی یا ضعف پیشبینی نبوده و ارتباطی به زیرساختها ندارد. اما آیا بارش باران میتواند توجیهی موجه برای قطع برق در یکی از بزرگترین ورزشگاههای ایران باشد؟
ورزشگاه آزادی اخیراً با هزینهای ۱۹۰۰ میلیارد تومانی بازسازی شده، اما چالشهایی که در این ورزشگاه وجود دارد، انگار پایانی ندارد. جای سؤال است که چگونه چنین بودجه کلانی صرف «بازسازی» شده، اما کوچکترین استانداردهای بینالمللی رعایت نشده است! نه تنها وضعیت امکانات بهبود نیافته، بلکه شرایط در برخی بخشها بدتر از گذشته به نظر میرسد.
از جایگاه خبرنگاران گرفته تا فضای مخصوص توانیابان و حتی رختکن بازیکنان، همه از مشکلات جدید این ورزشگاه شکایت دارند. طبق گفته مهدی طارمی، ستاره تیم ملی ایران، رختکنها «فقط ظاهر زیبایی دارند» و از متریال بیکیفیتی ساخته شدهاند:
«نمیدانم اسمش را پولشویی بگذارم یا چیز دیگری. اما متریال بازسازی بهشدت بیکیفیت است و آنچه استفاده شده، زمین تا آسمان با چیزی که باید باشد فرق میکند.»
نکته جالب ماجرا آنجاست که فدراسیون فوتبال، با همه مشکلات موجود در ورزشگاه آزادی، توانسته تأییدیهای از نمایندگان AFC بگیرد. مهدی تاج اعلام کرده که برای ناظر بازی توضیح دادهاند ایراد «قطع برق» از زیرساختهای ورزشگاه نیست و این مسئله به عوامل خارجی مرتبط شده است. اما این سؤال پیش میآید: آیا با چنین توجیهاتی، مشکلات واقعی این ورزشگاه میتوانند برای همیشه پوشانده شوند؟
امکاناتی بسیار ابتدایی و کیفیتی پایینتر از استانداردهای ابتدایی، از وضعیت صدای جایگاه خبرنگاران گرفته تا چکه کردن سقف در محوطههای ورزشگاه، گلایههای تازهای هستند که رسانهها و بازیکنان مطرح کردهاند. حتی جایگاه ویژه توانیابان که باید مناسبسازی شده باشد، در شرایطی قرار دارد که بسیاری از افراد این جایگاه را استانداردهای گذشته ترجیح میدهند.
بازسازیای که قرار بود مشکلات زیرساختی این ورزشگاه را برطرف کند، امروز به منبع تازهای از نارضایتی تبدیل شده است.
رفتار مسئولان ورزشی، برخی از مردم را به این نتیجه رسانده که ورزشگاه آزادی صرفاً به سکویی برای هزینهکردهای بیحساب و کتاب تبدیل شده است. نبود شفافیت در نحوه تخصیص بودجه و بهانهجوییهایی نظیر «بارندگی» در نهایت هیچ کمکی به کاهش نارضایتی عمومی نمیکند.
پرسش کلیدی این است: چرا استانداردهای سادهای که در ورزشگاههای دیگر کشورهای همسطح ایران رعایت میشود، در بزرگترین ورزشگاه ایران وجود ندارد؟
میزبانی مسابقات بینالمللی همیشه فرصتی برای نشان دادن توانمندیهای یک کشور است. اما وقتی زیرساختهای ابتدایی فراهم نیست، نهتنها این فرصت به تهدید تبدیل میشود، بلکه اعتماد عمومی و حیثیت ملی نیز آسیب میبیند.
حوادث ورزشگاه آزادی به ما یادآوری میکند که صرف بودجه، بدون مدیریت شفاف و نظارت دقیق، جز اتلاف منابع نتیجهای نخواهد داشت. اگر فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش برنامهای جدی برای حل مشکلات این ورزشگاه نداشته باشند، باید منتظر آبروریزیهای بیشتری در رویدادهای ورزشی آینده باشیم.
حالا زمان آن است که بهجای بهانهتراشی، پاسخگویی و اقدام فوری جایگزین نمایش مدیریت ناکارآمد شود. آیا این تغییر رخ خواهد داد؟
تمام حقوق برای پایگاه خبری کویر نیوز محفوظ می باشد کپی برداری از مطالب با ذکر منبع بلامانع می باشد.
کویرنیوز