پایان تلخی‌ها یا شروع دوباره؟ درنگی بر ۱۴۰۳ و امیدی به ۱۴۰۴

Hesitation over 1403 and hope for 1404

در آستانه پایان سال ۱۴۰۳، شاید بیش از آنکه آغاز سال نو را جشن بگیریم، باید پایان این سال دشوار را تبریک گفت؛ سالی که با سختی‌ها، چالش‌ها و حوادث تلخ سپری شد، اما مردم همچنان با چنگ و دندان این روزها را تحمل کردند و ایستادند.

این سال سخت، نه تنها سایه‌ای سنگین از مشکلات اقتصادی و اجتماعی بر کشور انداخت، بلکه زخم‌های عمیقی بر روح جامعه باقی گذاشت. حالا پرسش این است: آیا ۱۴۰۴ می‌تواند مرهمی بر این زخم‌ها باشد یا همچنان شاهد فرسایش بیشتر سرمایه‌های انسانی و طبیعی خواهیم بود؟


۱۴۰۳؛ سالی زیر سایه سنگین تورم

یکی از بزرگ‌ترین بحران‌های این سال، تورمی بود که آرامش و امید مردم را به چالش کشید. افزایش بی‌وقفه قیمت‌ها و ثابت ماندن دستمزدها، بسیاری از خانواده‌ها را به پرتگاه فقر کشاند. از نان تا دارو، هر روز گران‌تر شد و سفره‌های مردم کوچک‌تر از قبل. تورم اما فقط پول و معیشت را قربانی نکرد؛ بلکه آرزوها و رویاهای مردم را هم تحت تأثیر قرار داد. در این جنگ نابرابر میان درآمد و هزینه‌ها، چیزی که بیشتر از همیشه حس شد، خستگی و ناامیدی بود.


تعطیلی‌ها و ضعف در مدیریت انرژی

سال ۱۴۰۳ هم‌زمان با خاموشی‌های متوالی و تعطیلی‌های غیرمنتظره مدارس و ادارات به خاطر ناترازی‌های انرژی سپری شد. این بارها و بارها توقف برنامه‌های عمومی، نشانه‌ای بود از ضعف زیرساخت‌ها و ناکارآمدی مدیریت در بخش انرژی. اما خسارت این تعطیلی‌ها، فقط محدود به زمان نبود؛ بلکه آینده آموزشی، شغلی و اجتماعی مردم را نیز متأثر کرد.


شهرهای زخمی؛ از فرونشست زمین تا آسمان خاکستری

کلان‌شهرهای ایران، از تهران گرفته تا اصفهان و مشهد، در این سال با انبوهی از معضلات زیست‌محیطی دست‌وپنجه نرم کردند. آلودگی هوا مانند پتوی سنگینی بر شهرها سایه انداخته بود و فرونشست زمین هر روز پایه‌های شهرهای بزرگ را سست‌تر کرد. مردم با ماسک‌هایی که دیگر فقط برای کرونا نبودند، به آسمانی خاکستری نگاه می‌کردند و آرزوی روزی را داشتند که دوباره آبی آسمان را ببینند.


طبیعت رنج‌دیده و بی‌مهری مداوم

طبیعت در این سال بیش از هر زمان دیگری زخم خورد. کاهش ذخایر آبی، خشکسالی جدی تالاب‌ها و انقراض گونه‌های جانوری تنها بخشی از خسارت‌هایی بود که به محیط زیست وارد شد. این در حالی است که هم‌زمان، برنامه‌های ملی جدی برای جبران این فجایع دیده نشد و بی‌توجهی به محیط زیست ادامه داشت.


شکاف معیشت؛ فقر در حال بی‌پایان شدن

۱۴۰۳ سالی بود که دستمزدها همچنان نتوانستند از تورم پیشی بگیرند. بسیاری از خانواده‌ها، با حداقل درآمد، زیر خط فقر زندگی کردند و فاصله عمیقی در معیشت مردم پدیدار شد. این فاصله علاوه بر ضربه به معیشت خانواده‌ها، به‌طور غیرمستقیم به بی‌ثباتی اجتماعی و افزایش ناراحتی‌های عمومی دامن زد.


فاجعه‌های بیمارستانی و ضربه به اعتماد مردم

این سال با فجایع بیمارستانی متعددی همراه بود. از نابینا شدن بیماران در بیمارستان نگاه گرفته تا مشکلات فاجعه‌بار در سایر مراکز درمانی، این اتفاقات علاوه بر جان‌های ازدست‌رفته، اعتماد مردم به سیستم بهداشت و درمان را خدشه‌دار کرد. این بی‌اعتمادی، همراه با افزایش هزینه‌های درمان، فشار مضاعفی بر قشر ضعیف جامعه وارد کرد.


زمان بازنشستگی مدیران کهنه‌کار نرسید؟

یکی دیگر از تضادهای این سال، بازگشت مدیران بازنشسته و پیر به میدان بود. این مدیران، به‌جای تزریق نگاهی نوآورانه و خلاقانه، شکاف بین نسلی را عمیق‌تر کردند و شرایط سخت مدیریتی کشور را پیچیده‌تر ساختند.


۱۴۰۴؛ فرصت جبران یا دور دیگری از فرسایش؟

اکنون که در آستانه ۱۴۰۴ هستیم، این سؤال مطرح می‌شود که آیا تصمیم‌گیران و مسئولان می‌توانند از تجربیات تلخ این سال درس بگیرند و برای جبران آسیب‌ها تدبیری بیندیشند؟

۱۴۰۴ می‌تواند فرصتی باشد برای:

  • تعدیل تورم و بهبود معیشت مردم؛
  • بهبود مدیریت منابع انرژی؛
  • تمرکز بر حفظ محیط زیست و کاهش آسیب‌های زیست‌محیطی؛
  • سرمایه‌گذاری روی ابتکارات و کاهش اتکای مدیریتی به نسل قدیمی؛
  • و شاید مهم‌تر از همه، بازگرداندن اعتماد مردم.

جمع‌بندی: شروعی دوباره یا ادامه مسیر؟

سال ۱۴۰۳ را باید به پایان رساند، اما این پایان نباید همراه با فرسایش دیگر سرمایه‌های ملی باشد. سال جدید، می‌تواند فرصتی برای تغییر سیاست‌ها و بازسازی امید باشد. باید دید که آیا مسئولان و مردم موفق می‌شوند این سال سخت را به درسی برای آینده‌ای روشن‌تر بدل کنند یا خیر. تنها با تدبیر، زیرساخت‌سازی و تصمیم‌گیری‌های درست می‌توان سال آینده را به فرصتی برای جبران خسارت‌ها تبدیل کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *